پوست پیاز
قسمت:پنجم
داستان نیمه بلند
ژانر:وحشت
به قلم #حامد_توکلی
زمان پست هر روز ساعت۱۶:۰۰
#نویسنده
#وبلاگ_نویسی_کار_دلچسبی_که_ارزش_داره
وای خدایا!!گوسفند بریان شدهای در وسط سینی قرار داشت و دور آن با انواع سبزیجات،میوه جات و نوشیدنی های خوش رنگ تزئین شده بود.سولی که چهره اش حالا راضی تر بنظر میرسید رو به من ونصرت کردو گفت بفرمایید میل کنید اگر هم باب میلتان نیست امر کنید بگویم برایتان چیز دیگری بیاورند که نصرت جواب داد ممنونم قربان همین هم از سر ما زیادی است بعد از حدود نیم ساعتی که این اتفاقات رخ داده بود اولین باری بود که صدایی از ما شنیده میشد و آن صدا صدای نصرت بود،سولی دوباره ادامه داد خب نگفتید اهل کجایید؟در اینجا چکار میکنید؟چون همانطور که شنیدید ما از نسل جنیان عامری هستیم و در میان مردم زندگی میکنیم و بشخصه زیاد به روستاهای اطراف میروم و بیشتر شبها را در زیر تخت انسانها به صبح میرسانم، نگاه کردن انسانها هنگام استحمام (حمام کردن) و بو کردن استخوان های باقی مانده از غذای انسانها نیز از جمله دلیل های دیگری است که نظر مرا به سوی انسانها جلب میکند به همین خاطرتقریبا به همه روستاهای اطراف سر میزنم و بیشتر اهالی روستاهای این دور و بر را میشناسم و حتی با چند تن از آنها نیز در ارتباطم ولی شما را تا بحال در میان آنها ندیده بودم.کمی به صورت نصرت خیره شد و دوباره ادامه داد البته احساس میکنم تورا یکبار چند سال پیش زمانی که خسته بودی و زیر یک درخت در مسیر ده بالا به ده پایین خوابیده بودی از راهی دور دیده ام تو خواب بودی و یکی از جنیان از طایفه هزع دور سر تو میچرخید و قصد در برهم زدن آرامش خواب تو داشت و چون طایفه ما جنیان را باهم کار نیست من مسیرم را از آنجا دور کردم نصرت که این داستان را از زبان سولی شنید لقمه ی غذایی که در دهنش بود به گلویش پرید چند باری سرفه کرد و من چند ضربه به پشت کمرش زدم دستش را به روی قفسه سینه اش گذاشت و فشار داد و با همان صدای توام با ناله از سولی پرسید طایفه هزع دیگر چیست؟سولی ادامه داد که کلا جنیان بر چند طایفه اند که هر طایفه ماموریتی مشخص و سبک زندگی آنها نیز با طایفه دیگر متفاوت است.شما امشب به من لطف بزرگی کردید و من نیز علاوه بر پاداشی که برای شما در آخر میهمانی در نظر گرفته ام چند طایفه از جنیان و ماموریتهای آنها را نیز به شما میگویم باشد که جایی بدرتان بخورد اولین طایفه از جنیان جن خناس است این شیطان مخفی در درون انسان راهیافته و به وسوسه انسان میپردازد و هرگاه انسان یاد او را می کند از انسان دور میشود.
(منظورش از او خدا بود چون خودش از جنیان بود نمیتوانست القاب پروردگار را ذکر کند از کلمه او و کلمات جایگزین استفاده میکرد.)
دومین طایفه از جنیان جن رها یا (زها) است این شیطان وقت نماز صبح سراغ انسان آمده و بر سر او و بالشش گره میزند و به او میگوید بخواب وقت نماز نشده است و اگر بیدار نشود بهصورت او بول (شاش)میكند و بر گشته و دمش را میجنباند و بانگ شادی بر میآورد.
سومین طایفه را غول میگویند این طایفه انسانها را در صحراها و بیابانها به بیراهه میكشاند و هر گاه تنها بودید راهنمایی انسانی تنها را قبول نکنیدو با صدای بلند بهصورت او آن کلمه(بسم الله.) یا دعا(اذان)را بگویید آن گاه او از شما دور میگردد.
چهارمین طایفه از جنیان راجن رباینده میگویند این جن برخی از انسانها را میرباید.و گاهی هم بعضی از وسایل انسانها را باخود میبرد و باز میگرداند.
پنجمین طایفه از جنیان را جن سعالی می نامنداین جنها ساحر و جادوگرندو به انسانهای خبیث كه با آنها رابطه دارند سحرمی آموزند. برخی از اجدادم گفتهاند این نوع جنها انسانها را فریب داده و از راهشان منحرف میكنند و یکی از لذیذ ترین خوراک ها برای گرگها خوردن گوشت این طایفه است و گرگها اگر یکی از افراد این طایفه را ببینند قطعا او را شکار کرده و گوشتش را میخورند.
ششمین طایفه
طایفه ,جنیان ,انسان ,انسانها ,نیز ,سر ,از جنیان ,طایفه از ,انسانها را ,و بر ,یکی از
درباره این سایت